متن |
ارد برف می آید در گوش دانه های برف نام تو را زمزمه خواهم کرد تا برف زمستانی از شوق حضورت بهار را لمس کند
ارسال شده توسط ناشناس
|
تو اگر باز کنی پنجره ای سوی دلت میتوان گفت که من چلچله باغ توام مثل یک پوپک سرمازده در بارش برف سخت محتاج به گرمای توام
ارسال شده توسط ناشناس
|
رفاقت مثل آدم برفی میمونه ، درست کردنش راحت اما نگه داشتنش سخت !
ارسال شده توسط ناشناس
|
دارد برف می آید در گوش دانه های برف نام تو را زمزمه خواهم کرد تا برف زمستانی از شوق حضورت بهار را لمس کند
ارسال شده توسط ناشناس
|
برف آمد و پاییز فراموشت شد . آن گریه ی یک ریز فراموشت شد . انگار نه انگار که با هم بودیم . چه زود همه چیز فراموشت شد
ارسال شده توسط ناشناس
|
عشق یعنی : چون خورشید تابیدن بر شب های دوست و چون برف ذوب شدن بر غم های دوست .
ارسال شده توسط ناشناس
|
تا وقتی تو هستی که دستانم را بگیری ، آرزو میکنم هر روز زمین بخورم ! کاش تابستانها هم برفی بود !
ارسال شده توسط ناشناس
|
شال و کلاه می بافم با خیالت تا در سرمای نبودنت یخ نبندم
ارسال شده توسط ناشناس
|
دوستت دارم اما نه به اندازه ي برف ، چون يه روز آب مي شه . دوستت دارم اما نه به اندازه ي گل ، چون يه روز پژمرده مي شه . دوستت دارم به اندازه ي دنيا ، چون هيچ وقت تموم نمي شه !
ارسال شده توسط ناشناس
|
. توی این برف و سرما میتونم خودمو گرم کنم امــا . . . جواب دلمو چی بدم ؟!
ارسال شده توسط ناشناس
|